آه ياسي جونم نرو! فكر كردم اومدي بموني!
اين داستان تو براي من هم اتفاق افتاده ! ولي همش فكر مي كنم چرا همش من بايد به فكر لحظه هاي بقيه باشم! چرا بايد همش نقش يه زن ايروني و تمام و كمال كه تو قصه ها مي نويسن بازي كنم؟ چرا آقاي همسر ناراحت مي شه و ميذاره به حساب قدر نشناسي و ناسپاسي اگه بگم نمي يام؟!!